( زبان تهرانی ها فارسی نیست مربوط به اقوام شمال شرق و شمال غرب ایران است )
در استان فارس زبان ها و گویش های مختلف پارسی هست شاید بیش از 80 گونه زبانی وجود دارد که همه آنها پیچیده و بسیار سخت و قدیمی است ولی در این حال همه از یک ریشه واحد زبانی هستند خوب چون خودم از قوم شول هستم و با زبان خودمون ( شولی رامندی ) آشنایی بیشتری دارم و چند گویش محلی اطراف رو استفاده کنم برای احیای واژه های پارسی پهلوی باستان
و قابل ذکر است که زبان اصلی استان فارس همین زبان روستاییان باستان استان فارس میباشد چون مردم ساکن شهر های بزرگ زبان هایشان دست خوش تغییرات فراوان گردیده ولی ما چون در روستاها و کوهستان های صعب العبور بودیم و با سایر اقوام ارتباط کمی داشتیم زبان ما کمتر دچار دگرگونی شده و به زبان پارسی پهلوی باستان تشابه بیشتری دارد .
آشنایی با چند واژه محلی استان فارس :
مادر : دی . دایی . دا
پدر : بو . بوا
دایی : هالو . خالو . آ دیی . الو
عمه : آمه . کاش . کَشی
خاله : هاله . اله
عمو : تاته
داداش : برار . ککا
خواهر : دَدَ
پسر : کُر . پُسَر . پُس . بچه
دختر : دووَر . دوت
پدربزرگ : باپیر . آ بوا
مادر بزرگ : دی پیر . ننه . بی بی
آتش : تَش
شعله آتش : اَخگر
زغال شعله ور : خورَنگ
گرفتن : گروتن . اسدن
بگیر : بیر . بسون
بگذار : بیل . بنه
گذاشت : هِشت . ناد
نگذار : نَنه . نیل
خریدن : اِسِدن
بخر : بسون
لاغر : لَر
شکم : کُم
تخم پرنده : خاگ
مو = می
بالای سر : بُرگ
ملخ : کُلَ
انگور : انگیر
مه : کِرِ مِنژ
هیزم : هیمه
عروس : بِیگ
داماد : دووما
مترسک : بیگ برخسو
گلابی : گلاوی
گلابی کوچک کوهی : اَم روود
سنگ : بَرد . کُچُک
کوه : کُه
رود : روو
روی / چهره : ری
زانو : زونی
رفتن : رتن . رشتن . شدن
رفتم : رتی . رشتی . شدم
برو : رو . بشو
حمام : شنو
شنا کردن : مِله کردن
گردن : مُل
کمر : مازه . گُرده
بینی : نُفت . پوز .فیر
آقا : کا
سرور : کا . کِی
کدبانو : کی وانو . کی بانو
باران : بارو . واران
اشک : خَرس
چشم : تیه
مژه : مِرژِنگ . میژگوون . میشگون
آدامس کوهی شیرین : بیرژه
آدامس کوهی تلخ : بَنِشت
بنک ( نوعی دانه کوهی ) : بَن
بلوط : بلی
درخت : دار
جنگل : دارسون . دارسان
خیار : بالنگ
خیار چنبر : خیار تَرَکی
تربچه : توربک . تور بیزه
انبار گندم : تاپو
سفید : اسپی
قرمز : سوور
خونه : هونه . ساختمون
اتاق = هونه
مجموعه چند خونه روستای : مال
خانواده : هونه واده
ارسال : بسی
خوردن : خَردن . خواردن
غذا : خوراک . چی
نهار : چاس
شام : شوم
دست زدن ( تشویقی ) : شَپَک
کپک : کوگ
کره خر : خر اوولی
رسوا شدن : ماردن
بز : پازن
بزکوهی : اشکال
غار : اشگفت
شکارچی : مرشکال
شوهر : شی . میره
شوهر کردن : شی کردن
مرد : پیا . مِرد . میره
برخیز : وری . وریس
بشین : بشی . هنی
بیا : بیا . وَهَت
بیار : اسپا
الان : ایسو . ای دم
هر وقت : هر گاه
جلو : نها
پشت : دیندا
روز : رو . رووش
امروز : ایرو . ایروش
دیروز : دیگ
دیشب : دوش
عصر : پسین
شب : شو
خوب : خوو . خش
چطوری : چه زاتی . چه جوری
بد : بد . گن
بهتر : بختر . خشتر
میگم : ایگم
گفت : گُت
بزرگ : گُت . گپ
حرف زدن : گپ زدن . گوتن
زود : زی . گَه . زل
بدن : لار
ابرو : بُرم
آستین : اوفتین
کلیه : گُردیک
ساعد : کُرّوو
پشه : پشخه
زنبور : گُنج
نیش زدن : گَشتن
مار نیشم زد : مار گَشتُم
جوجه : جیجه . بوچیله
توله : تیله
روباه : روو وَه roo va
شغال : توو رَ too ra
سگ : سَ
چقندر : چُن دَر
ریخت : رُخت
پاشید : پِشک خَرد
ماده گاو : مِن گُ
گاو نر : وَرزا
بچه گاو : شنگُد . پورینه . نوواَن
رقصیدن : بازیدِن
دوشیدن : دُختِن
آرزو : هارمون / آرمون
به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس، یکی از کلیپهایی که چندی است در شبکههای مجازی مورد توجه قرار گرفته است بخشی از سخنان سیدمرتضی خاتمی خوانساری در برنامه این شبها درباره زبان اهل بهشت و اهل جهنم است. در این کلیپ چنین مطرح میشود که «زبان اهل بهشت به زبان عربی است و زبان اهل جهنم، زبان عجم است
* توضیحات کارشناس تلویزیون درباره اظهاراتش
خاتمی خوانساری در پاسخ به سؤال خبرنگار فارس در توضیح این مسئله گفت: سخن از اینجا آغاز شد که چرا تلقین میت را به زبان عربی میخوانیم که در این زمینه میتوان به آیات ابتدایی سوره مبارکه «الرحمن» مبنی بر «الرَّحْمَنُ، عَلَّمَ الْقُرْآنَ، خَلَقَ الإنْسَانَ، عَلَّمَهُ الْبَیَانَ» اشاره کرد. بر اساس این آیات، تمام زبانها را پروردگار به انسانها آموخت و اصولاً همه بیانها مخلوق خداوند هستند و از زمان حضرت آدم صفوةالله، خداوند زبان عربی را به او تعلیم داد. همچنین هیچ زبانی به اندازه زبان عربی توسعه ندارد و تمام جهانیان نسبت به فصیحبودن زبان عربی آگاه هستند.
وی افزود: یکی از قوانین عالم آخرت این است کسی که اهل بهشت است هنگام مرگ، خداوند زبان او را به زبان عربی بر میگرداند، همینطور کسی که اهل جهنم باشد حتی با وجود عربزبان بودن هم، باز خداوند زبان او را به غیرعربی تغییر میدهد.
خاتمی خوانساری اظهار داشت: شیخ طبرسی صاحب تفسیر مجمعالبیان در ذیل آیه 195 سوره مبارکه شعرا مبنی بر «بِلِسَانٍ عَرَبِیٍّ مُّبِینٍ» به شرح این واژه پرداخته و از قول پیامبر اکرم(ص) نوشته است: «لسان اهل بهشت، عربی است» که در توضیح این روایت میتوان گفت جایی که انسانهای بسیاری جمع هستند و تجمع میکنند اگر همه آنها به یک زبان صحبت کنند طبیعتاً بهتر میتوانند مفاهیم را به یکدیگر منتقل کنند از این رو بالأخره باید یک زبان واحد باشد لذا چه تأثیری دارد که کدام زبان اعم از ترکی، فارسی، انگلیسی و ... باشد.
وی با بیان اینکه در آیه دوم سوره مبارکه یوسف آمده «إِنَّا أَنزَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِیًّا لَّعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ» و زبان محاورهای عرب، زبان عربی بوده است، ابراز داشت: عبدالله بن عباس از حضرت رسول(ص) روایت میکند که ایشان میفرمایند: قال احب العربیّ لثلاث: لانی عربی و القرآن عربی و لسان اهل الجنة عربی؛ من خودم عرب هستم، قرآن به زبان عربی نازل شده و زبان اهل بهشت نیز عربی است
* نقد مدعا توسط یک کارشناس قرآنی
در این میان گفتوگویی با حجتالاسلام سعید بهمنی عضو هیئت علمی مرکز فرهنگ و معارف قرآن داشتیم که وی در نقد سخنان خاتمی خوانساری مطالبی را عنوان کرد و گفت: زبان «عربی» از نظر لغوی یعنی «روشن»؛ زبانی که مردم با آن به روشنی سخن میگویند و ابهامی ندارد.
وی اظهار داشت: به طور مثال ما میتوانیم در عالم رؤیا مردم کشورهای دیگر را ببینیم و به زبان فارسی با آنها تکلم کنیم و برای افراد بسیاری این اتفاق صورت گرفته که حتی با زبانی غیر زبان فارسی در عالم خواب و رؤیا سخن گفتهاند در حالی که در عالم بیداری اطلاعی از آن زبان ندارند. همچنین در روایات اسلامی خواب به آخرت تعبیر شده است لذا آنچه در قالب رؤیا اتفاق میافتد انتقال معانی است به هر زبانی که باشد.
رئیس گروه علوم قرآنی مرکز فرهنگ و معارف قرآن عنوان کرد: وقتی خداوند متعال در آیه 65 سوره مبارکه یاسین میفرماید: «الْیَوْمَ نَخْتِمُ عَلی أَفْواهِهِمْ وَ تُکَلِّمُنا أَیْدیهِمْ وَ تَشْهَدُ أَرْجُلُهُمْ بِما کانُوا یَکْسِبُونَ»؛ امروز بر دهان آنها مهر مینهیم، و دست ایشان با ما سخن میگویند و پاهایشان کارهایی را که انجام میدادند، شهادت میدهند. آیا منظور از سخن گفتن اعضاء و جوارح انسان در روز قیامت به زبان عربی است؟! خیر، بلکه انسانها در عالم آخرت، معانی را منتقل میکنند.
وی یادآور شد: یک حافظه کامپیوتری یا لوح فشره را فرض کنید که حاوی اطلاعاتی است و این اطلاعات به همان زبانی که ذخیره شدهاند، نمودار میشوند و مهم این است که همه انسانها با زبانهای مختلف آشنا بوده و یا همگی به یک زبان حقیقت با هم سخن بگویند. اینکه چه زبانی در آن عالم قیامت حاکم است، فقط باید از طریق زبان وحی و حضرت رسول(ص) بیان شود.
حجتالاسلام بهمنی گفت: روایتی که آقای خاتمی خوانساری در استدلال عربیبودن زبان اهل بهشت فرمودهاند جزو روایات ضعیف است. در بیان روایات باید از راویان شیعه راستگو به نقل روایت بپردازیم از این رو روایتی که ایشان در سخنان خود به آن استناد میکنند مبنی بر اینکه حضرت رسول(ص) میفرمایند: «قال احبوا العربیّ لثلاث: لانی عربی و القرآن عربی و لسان اهل الجنة عربی»، روایت صحیحی نیست بدین معنا که تمام سلسله روایان حدیث باید شیعه راستگو باشند و این روایت از جانب اهل سنت نقل شده است اما ما روایات اهل سنت را نیز میپذیریم به شرطی که ثقه باشند در حالی که روایان این حدیث به دروغگویی توصیف شدهاند و خودِ اهل سنت آنها را تکذیب میکند.
وی تصریح کرد: علاوه بر این، روایت فوق از جمله روایات مرفوعه است یعنی یک سلسله سند از آن حذف شده است مثلاً فردی که در قرن سوم میزیسته نمیتواند از قول حضرت رسول(ص) روایت نقل کند و بگوید من از پیامبر این حدیث را نقل میکنم. بنابراین اِشکال روایت «قال احبوا العربیّ لثلاث: لانی عربی و القرآن عربی و لسان اهل الجنة عربی» بسیار زیاد است و هیچ اهل فنی به چنین روایتی استناد نمیکند مگر اینکه تأییدات دیگری همچون آیات قرآن کریم داشته باشد یا سایر روایات از آن حمایت کنند. متأسفانه گاهی اوقات برای تأیید مسائل قدسی به سراغ مسائل و سخنان بسیار ضعیف میروند.
رئیس گروه علوم قرآنی مرکز فرهنگ و معارف قرآن با اشاره به آیات ابتدایی سوره الرحمن ابراز داشت: «بیان» با «زبان» متفاوت است و منظور از بیان در این سوره، زبان نیست چرا که ما میتوانیم با یک نقاشی و با یک حرکت، مفهومی را به دیگران انتقال دهیم و خداوند، قوی بیان کردن و قوی منتقل کردن معانی را به انسانها آموخته است.
* لزوم دقت بیشتر در دعوت از کارشناسان برنامههای مذهبی
از آنجایی که رسانه ملی، رسانهای با سطح فراگیری بسیار بالاست و همه اقشار جامعه اعم از خاص و عام مخاطب آن هستند، به نظر میرسد طرح برخی مطالب شاذ و شبههبرانگیز در رسانه ملی نه تنها جایز نیست که از بن اشتباه است.
شایسته است تلویزیون در دعوت از کارشناسان مذهبی و تاریخی دقت بیشتر به خرج دهد، همچنین مدعوین نیز بیش از پیش در بیان امور اعتقادی و دینی حساسیت به خرج دهند تا ناخودآگاه موجب تشویش اذهان عمومی جامعه و یا دلزدگی از دین نشوند