اندیشه اسلامی ایرانی

اندیشه اسلامی ایرانی

تاریخ ایران اسلام
اندیشه اسلامی ایرانی

اندیشه اسلامی ایرانی

تاریخ ایران اسلام

آیا دشمنی ایرانیان با عرب ها نژاد پرستی محسوب می شود ؟



نکته : این مطالب و صرفا جهت آشنایی با هویت و عقاید نژادی می باشد پس لطفا بدون تعصب این مطالب را مطالعه کنید .

 

هویت نژادی 

هویت قومی از اعتقادات و نژاد و باورها و ارزش ها و زبان تشکیل شده است

نسبت برتری یک نژاد بر نژاد دیگر به نسبت برتری عقاید و باورها و ارزش های آن نژاد بستگی دارد که شامل تقوا نیز می شود

و تقوا به عقاید و باور ها و ارزش ها مربوط می شود و هر چه باورها و ارزش های اعتقادی یک نژاد انسانی تر و به مبانی الهی نزدیک تر باشد تقوای آن نژاد بیشتر است و آن نژاد به دلیل همین عقاید و باورها از نژاد دیگری که عقاید نژاد پرستانه و ضد انسانی و ضد اخلاقی دارد برتر خواهد بود (برتری به دلیل عقاید انسانی و الهی که به تقوا مربوط می شود و نه بخاطر صرفا نژاد و رنگ پوست)


اگر ما ایرانی ها با عرب ها دشمنی داریم و از آنها کینه داریم به دلیل جنایاتی هست که عرب ها در حق مردم ما انجام دادند و هنوز هم به این جنایات افتخار میکنند جنایاتی که ریشه در باورها و ارزش های اعتقادی آنها دارد ارزش هایی مانند غارتگری و دزدی و تجاوز به مال و ناموس دیگران !


آنها هنوز هم این عقاید ضد انسانی و ضد اسلامی خود را حفظ کرده اند و آن را بخشی از هویت خود می دانند و عربی که چنین عقایدی نداشته باشد را ترد کرده و از میان خود میرانند و او را از خود نمی دانند ! آنها به شدت روی هویت خود که از چنین عقایدی سر چشمه میگیرد تعصب دارند و به آن افتخار هم میکنند !


که یکی از اصلی ترین این ارزش ها و عقاید عربی دزدی و غارت مال و ناموس دیگران است

ابتدا به اعتقاد عرب ها  در مورد دزدی و غارت اموال دیگران می پردازیم . دزدی در میان طوایف عرب یک افتخار و فضیلت محسوب می شد و می شود چرا که آنها از گذشته پیشرفت از راه غارتگری را روش و الگوی زندگی خود قرار دادند

((روشی که در آن به جای تلاش و پیشرفت برای رسیدن به یک چیز که قاعدتا زحمت زیادی دارد سعی کردند که با غارت مال و اموال دیگران به آن دست پیدا کنند))


کسب غنیمت های جنگی انگیزه اصلی اعراب مسلمان در جنگ ها بوده است.انگیزه اصلی اعراب در حمله به ایران گسترش دین مبین اسلام نبوده بلکه در واقع در نظراعراب مسلمان و اشراف عربستان جنگهای دایمی و کسب غنایم و تصرف اراضی وبدست آوردن اسیران برده از کشورهای همسایه از جمله ایران از فعالیت های تولیدی بشمار می رفته است

یکی از علل عمده شکست مسلمانان در جنگ احد (سال چهار هجری) در واقع این بود که نگهبانان و پاسداران (اعراب مسلمان) ارتفاعات به طمع غنایم سنگر های خود را ترک کرده و به جمع آوری غنایم مشغول شدند. تاریخ طبری جلد3 .صفحه 975-976-990-994

در جنگ (جبل الرمات) نیز بر خلاف دستور حضرت محمد (ص) لشکریان اعراب مسلمان برای کسب غنایم از جای خویش حرکت کردند و باعث شکست اعراب مسلمان گردیدند. اهمیت کسب غنایم در جنگ اعراب تا به انجا بود که در بعضی از جنگ ها مانند جنگ (حنین) که لشکریان اعراب مسلمان  بدون هیچ احترام و ملاحظه ای در برابر حضرت محمد (ص) می ایستادند و برای چگونگی تقسیم غنایم جنگی با پیامبر (ص) مجادله می کردند. (تاریخ طبری. جلد3. صفحه 1214-1216)


و در مورد تجاوز و ربودن زنان و دختران این عمل ریشه در شهوت پرستی بی غیرتی و هوسباز بودن اعراب دارد

البته در میان یک یا دو طایفه مانند طایفه پیامبر (ص) چنین عقایدی وجود نداشت زیرا آنها از طوایف عرب شده بودند که پیش تر به آیین حضرت ابراهیم علیه السلام  بوده اند 


عرب بر دو قسم است: عرب عاربه و عرب مستعربه


عرب عاربه به معنای عرب خالص است و عرب مستعربه، عرب غیر خالص هستند.(صحاح اللغه جوهری، ماده عرب). در مجمع البحرین در ماده عرب آورده است که عرب مستعربه، عرب هایی هستند که به زبان حضرت اسماعیل(ع) سخن گفته اند.


جوهری در صحاح اللغه گفته است که اولین کسی که به زبان عربی سخن گفت یعرب بن قحطان است و ریشه همه قبایل عربی یمن همین شخص است. (صحاح اللغه، ماده عرب). در مجمع البحرین این دیدگاه جوهری را آورده است. در کتاب لسان العرب هم آورده است که اولین کسی که خداوند زبان او را به زبان عربی به سخن آورد، یعرب بن قحطان است و این یعرب پدر و ریشه قبایل یمن است و همین قبایل یمنی را عرب عاربه می گویند.(لسان العرب، ماده عرب). در لسان العرب گفته است که حضرت اسماعیل در میان عرب عاربه نشو و نما یافت و به زبان آنان سخن گفت و اسماعیل پدر و ریشه عرب مستعربه است.(لسان العرب، ماده عرب).
بر اساس آنچه که مورخان و نسب شناسان گفته اند، مردم شبه جزیره عربستان در یک تقسیم بندی کلی به دو قسم تقسیم می شوند: جنوبیان و شمالیان. همه قبایل ساکن در یمن و اطراف آن را قبایل جنوبی و قبایل دیگر را که در جاهای دیگر عربستان ساکن بودند قبایل شمالی می نامند. قبایل جنوبی به یعرب بن قحطان می رسند و به این خاطر این قبایل را قحطانیان هم می نامند. قبایل قحطانی را عرب اصیل و خالص می گویند و اولین بار در میان اینها زبان عربی کنونی پیدا شد.
(این اطلاعات را می توانید در این کتابها ملاحظه کنید: صحاح اللغه، لسان العرب و مجمع البحرین. تاریخ اسلام، ج 1، ص 86 نوشته جعفریان، فروع ابدیت، ج 1، ص 16، چاپ اول، سیره ابن هشام، ج 1، ص 1 به بعد، چاپ مهر، اسلام و عقاید و آراء بشری، ص 237 به بعد، قبیله قریش، نوشته دکتر خضیر عباس الجمیلی، ص 48 به بعد، تاریخ العرب القدیم، نوشته شیخ احمد مغنیه، ص 6 به بعد، تاریخ العرب فی الجاهلیه نوشته دکتر رشید الجمیلی، ص 24 به بعد و نسب معد و الیمن، نوشته ابوالمنذر کلبی و غیر اینها).
از قبایل یمنی قبیله ای به نام قبیله جرهم به حجاز کوچ کردند و در حجاز مستقر شدند. حضرت ابراهیم، همسرش و پسرش اسماعیل را به مکه آورد و در آنجا اسکان داد و رفت. جناب هاجر و بچه کوچکش اسماعیل در آن بیابان تنها بودند و قبیله جرهم آنها را در آنجا دیدند و در همان جا ماندند. حضرت اسماعیل در میان قبیله یمنی جرهم که زبانشان عربی بود، رشد کرد و از بچگی زبان عربی را مانند زبان مادری یاد گرفت. پس از آن فرزندان حضرت اسماعیل همه به زبان عربی سخن می گفتند. در طول زمان نسل حضرت اسماعیل رو به فزونی گذاشتند و قبایل زیادی به وجود آمدند. این قبایل را عرب مستعربه می گویند.
اگر از حضرت اسماعیل آغاز کنیم و به طرف پیامبر اسلام بشماریم به شخصی به نام عدنان می رسیم. همه قبایل شمال را که عرب مستعربه هستند، قبایل عدنانی هم می گویند:
حضرت اسماعیل = نابت = یشجب = یعرب = تیرح = ناحور = مقوم = ادد = عدنان = معد = نزار = مضر = الیاس = مدرکه = خزیمه = کنانه = نضر = مالک = فهر = غالب = لوی = کعب = مره = کلاب = قصی = عبد مناف = هاشم = عبد المطلب = عبد الله = حضرت محمد(ص).
همانطوری که ملاحظه می کنید پیامبر اسلام(ص) با بیست و یک واسطه به عدنان می رسد و بر این اساس پیامبر ما عدنانی است و همه قبایل عدنانی، عرب مستعربه هستند و با این محاسبات، پیامبر اسلام(ص) در اصل عرب نبودند و جد بیست و هشتم آن حضرت عرب شده است.
(این اطلاعات، در همان منابع و مآخذ آمده است).



پیامبر اکرم(ص) از سلاله حضرت ابراهیم (ع) است ولی حضرت ابراهیم علیه السلام عرب نبوده است، وقتی حضرت اسماعیل وارد طایفه جرهم در اطراف مکه شد، با آنان ارتباط خویشی برقرار کرد و طایفه آنان را مستعربه می گفتند. در ضمن عرب بودن یا نبودن به دو معنا است:

الف: لغت و زبان عربی داشتن

ب: نژاد عربی داشتن

پیامبر اکرم (ص) به معنای اول عربی بود و به معنای دوم از جانب پدر غیر عربی و از نژاد حضرت ابراهیم(ع) محسوب می شود. البته عرب جاهلی دو دسته بودند:

1- قحطانیان، فرزندان یعرب بن قحطان و بومیان یمن و جزیره العرب بوده که عرب عاربه نامیده می شدند.


2- عدنانیان، فرزندان حضرت اسماعیل بن ابراهیم(ع) بوده که نتیجه ازدواج حضرت اسماعیل(ع) با طایفه جرهم بوده و اینان را عرب مستعربه می گویند و طوایف فراوانی از آنان پدید آمد که معروف ترین آنها همان قریش است و بنی هاشم از قریش می باشند.

این نکته را هم یادآوری می کنیم که در کتاب [تاریخ تحلیلی اسلام] نوشته دکتر سید جعفر شهیدی، عرب قحطانی و عرب عدنانی، به شکل دیگری معرفی شده اند. در این کتاب عرب قحطانی را عرب ناخالص و عرب عدنانی را عرب خالص معرفی کرده اند در حالی که بر عکس این است و عرب قحطانی عرب خالص هستند و عرب عدنانی عرب غیر خالص هستند. پیامبر اسلام(ص) به عرب عدنانی مربوط است و در نتیجه عرب ناخالص می شود.


بگذریم

همان طور که گفته شد عرب ها به شدت هوسباز و شهوت پرست بودند و در میان آنها رایج بود که عربی عرب دیگری را می کشت تا زن او را صاحب شود و این هم برای آنها یک فضیلت و افتخار محسوب می شود پس از ظهور اسلام هم نظیر چنین مواردی در میان اعراب فرآوان یافت می شود تا در زمان حمله اعراب به ایران که عرب ها اوج وحشیگری و غارتگری و تجاوزگری به مال و ناموس دیگران را آن گونه که در خور شهرت شان بود به نمایش گذاشتند


عبدالحسین زرین کوب در کتاب دو قرن سکوت می نویسد: فاتحان، گریختکان را پی گرفتند؛ کشتار بیشمار و تاراج گیری باندازه ای بود که تنها سیصد هزار زن و دختر به بند کشیده شدند.شست هزار تن از آنان به همراه نهصد بار شتری زر و سیم بابت خمس به دارالخلافه فرستاده شدند و در بازارهای برده فروشی اسلامی به فروش رسیدند ؛ با زنان در بند به نوبت همخوابه شدند و فرزندان پدر ناشناخته ی بسیار بر جای نهادند


دقیقا نظیر جنایاتی که عرب های داعش در حق کردها و مخصوصا ایزدی ها میکنند



به گزارش خبرنگار بولتن نیوز از اقلیم کردستان عراق، پس از آنکه داعشی ها،شهر شنگال را اشغال کردند،اعلام شد که داعش 500 زن کرد ایزدی را اسیر کرده که بعدها آمار به 510 زن رسید و این 510 زن کرد اقلیت ایزدی،توسط داعش در مساجد این شهر به قیمت هر زن 100 هزار دینار فروختند.
زنانی نیز که حاضر نشدند،مسلمان و یا کنیز داعشی ها شوند،کشته شده اند

 




بازار مخصوص فروش زنان ایزدی و مسیحی در نینوا عراق


فروش زنان ایزدی به عنوان کنیز



داعش زنان غیر مسلمان اعم از مسیحی و ایزدی را به دید غنایم جنگی می نگرد و هر کدام رابا قیمت خاصی به فروش می رساند.
به گزارش شفقنا به نقل از البلد؛ رسانه های گروهی عربی و بین المللی در مدت اخیر اقدام به انتشار برگه ای با مهر رسمی داعش کردند که در آن قیمت زنان اسیر مسیحی و ایزدی ذکر شده است.
قیمت اسیران زن با توجه به سن آن ها به این ترتیب آمده است



نکته قابل تامل این است که چرا برخی ها با تمام توان سعی دارند این جنایات را به آمریکا و اسلام آمریکایی نسبت دهند ؟!

و اعراب را تبرئه کنند غافل از اینکه این جنایات وهابی ها و داعش ریشه در باور ها و ارزش های اعراب دارد و آمریکا فقط توحش آنها را بهینه سازی و جهت دار کرده است


اعراب بویی از اسلام نبرده اند و نخواهند برد


در سال 92 بیش از 2500 عرب به اصطلاح شیعه خوزستانی وهابی شدند



زیرا اعراب شیعه هم عقاید و ارزش های خود (که به آن اشاره شد) را مهم تر و با ارزش تر و مقدم بر مبانی تشیع می دانند که بعضا ضد عقاید نژاد پرستانه آنهاست

آنچه که گفته شد تنها بخشی از عقایدی بود که هویت اعراب را تشکیل می دهد آیا می توان به این عقاید ضد انسانی احترام گذاشت ؟ (با اینکه بعضی ها احترام میگذارن) !
سایر عقاید و رسوم ضد انسانی اعراب را بیان نمی کنم چرا که می دانم تا همین جا هم مرا به نژاد پرستی و اسلام ستیزی و تفرقه افکنی و هر چیزی که در ذهنتان هست متهم کرده اید


فقط خدا میداند که پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) چه عذاب هایی از دست این قوم شیطان کشیدند تا به اعراب متعصب بفهمانند که این عقاید ضد انسانی خود را کنار بگذارند اما به غیر از معدودی هیچکدام عقاید خود را نه تنها کنار نگذاشتند بلکه حتی حاضر به اصلاح کردن آن هم نشدند ! و یا پنهانی و غیر مستقیم به این اعمال ادامه دادند و اهل بیت (ع) را به آن اشکال به شهادت رساندند


فراموش نکنید که امام حسین (ع) در کربلا خطاب به لشکر عمر سعد فرمودند :

گوش ندادن شما به حرف من بخاطر این است که شکم های شما از مال حرام پر شده است


امام صادق (ع): چون قائم ما خروج کند بین او و عرب چیزی جز شمشیر نخواهد بود - بحارالانوار ج ۵۲



آیا ایرانیان چه پیش از اسلام چه پس از اسلام چنین اعتقادات ضد انسانی و ضد اسلامی داشته اند ؟


ما منکر این نیستیم که اشکالاتی ولو جزئی داشتیم و این کاملا طبیعی و منطقی هست چرا که بی عیب خداست اما متاسفانه خیلی از ما ایرانی ها با منطق 0 یا 100 ( منطقی که در آن یک طرف باید دیو باشد یک طرف فرشته ) به همه چیز نگاه میکنیم چنانکه وقتی سخن از جنایات اعراب وسط می آید فورا عده ای در مقابل این موضوع جبهه گرفته و با تمام توان از اعراب دفاع میکنند و برای این کار خود از هیچ توهین و تهمتی دریغ نمی کنند در نظر این افراد تمام عرب های دنیا باید کافر محض باشند تا ما با آنها را دشمن خود بدانیم و اگر یک عرب خوب در دنیا وجود داشته باشد ما بازهم نباید از جنایات و وحشیگری های اعراب سخنی بگوییم و از اعراب کینه ای داشته باشیم تا به آن یک نفر بر نخورد ! (یعنی به عقیده این افراد آن یک عرب ارزشش از کل مردم ایران بیشتر است ) و این خود یک نمونه بارز نژاد پرستی از نوع بیگانه پرستی است که قالب دینی هم پیدا کرده


اما همین که نوبت به هویت ایرانی و آریایی می رسد بیگانه پرستان انتظار دارند که تمام آریایی ها معصوم و بی عیب باشند ! و اگر ذره ای ایراد جزئی داشته باشند می گویند که باید هویت نژادی خودمان را کنار بگذاریم ! و بین اسلام و هویت آریایی یکی را انتخاب کنیم در صورتی که این دو هیچ تضادی با هم ندارند و اگر فرضا اشکالی میان برخی از ما رواج داشته و ما اکنون آن اشکال را اصلاح کرده و یا به کل آن باور غلط را کنار گذاشته ایم و اکنون مسلمانیم در نظر این افراد متحجر باز هم فایده ندارد و باید کل هویت و فرهنگ و نژادمان را کنار بگذاریم به چنین اشخاصی باید گفت که فرهنگ ایرانیان قبل از اسلام را با فرهنگ سایر کشورها در همان زمان و حتی با فرهنگ اعراب پس از اسلام مقایسه کنند و یا رفتار ایرانیان پیش از اسلام با مردم کشور شکست خورده را با رفتار اعراب پس از اسلام با مردم کشورهایی که به آنها حمله میکردند را با هم مقایسه کنند که در آن زمان هم غارتگری و کشتار و تجاوز به مال و ناموس دیگران در فرهنگ ایرانیان جایی نداشت به همین خاطر بود که ایرانیان خود اسلام آسمانی را پذیرفتند و حساب آن را از اسلام عربی جدا کردند و این را هم دوباره یادآوری میکنم که علت دشمنی ما با اعراب هیچ ربطی به رنگ پوست ندارد ! هر شخص با غیرت و با شرفی از شنیدن جنایاتی که عرب ها در حق مردم ما کردند خونش به جوش می آید و این ربطی به نژاد پرستی و تحقیر دیگران بخاطر رنگ پوست ندارد ! آخر مگر می شود نسبت به کسانی که به خاک و ناموس کشور ما تجاوز کرده اند و هنوز هم به این جنایات خود ادامه داده و به آن افتخار میکنند کینه ای نداشت ؟ این نهایت بی شرفی و بی غیرتی اشخاصی را می رساند که هرگاه کسی از جنایات اعراب سخن می گوید آن شخص را که بخاطر تجاوز اعراب به خاک و ناموس کشورش خشمگین و غیرتی شده را به نژاد پرستی و تفرقه افکنی متهم میکنند ! بیگانه پرستی و ایرانی ستیزی این افراد تاحدی جدی است که برخی از آنها کلا منکر حمله اعراب به ایران شدند و یا می گویند که اصلا هیچ جنایتی صورت نگرفته و اعراب با اسیران رفتاری انسانی داشته اند ! اما به این نکته اشاره نمی کنند که اعراب اصلا برای چه به ایران حمله کردند ؟ (مگر غیر از این بود که برای غارت مال و ناموس ایرانیان به ایران حمله کردند ؟ و آن هم به دستور خلیفه دوم که طی خطبه ای به اعراب گفت که ی مسلمانان من شما را از زبان پیامبرتان به گنج ها خسروان و زنان زیبای مجوسان بشارت میدهم بروید و مال و ناموس ایرانیان را غارت کنید)



حکم کنیزی گرفتن زنان در قرآن



مگر اسلام نگفته است که هیچگاه آغازگر جنگ نباشید ؟ کجای اسلام گفته است که به کشورهای دیگر حمله کنید مال و ناموس آنها را غارت کنید و مردانشان را گردن بزنید و زنانشان را به کنیزی ببرید ؟ اسلام فقط اجازه دفاع از قلمروی مسلمانان را داده است و حکمی که قرآن در مورد کنیزی گرفتن زنان صادر کرده است مربوط به زمانی می شود که زنانی در حمله به خاک مسلمانان شرکت داشته باشند و چنانچه این زنان در شرایط ذکر شده اسیر شدند آنها را به عقد خود در آورید و رفتاری انسانی با آنها داشته باشید به جای اینکه آنها را زندانی کنید که در این صورت ممکن است به آنها تجاوز شود و برخورد غیر انسانی با آنها صورت گیرد این است حکم قرآن در مورد کنیزی گرفتن نه اینکه به کشوری حمله کنید مردمانش را نسل کشی کنید به زور وارد خانه مردم شده و دخترانشان را به کنیزی ببرید و هرکس مخالفت کرد گردنش را زده و زنش را هم به همراه سایر فرزندانش به بردگی ببرید ! آیا این اسلام است ؟ آیا این اعمال شباهتی به عقاید عربی که در ابتدا به آن اشاره کردم ندارد ؟


(آیا اکنون نمی توان این نتیجه را گرفت که عرب نه تنها بویی از اسلام نبرده است بلکه نام اسلام را هم به لجن کشیده است ؟)


چنان که خداوند در قرآن کریم سوره توبه آیه 97 می فرماید :

{الأَعْرَابُ أَشَدُّ کُفْرًا وَنِفَاقًا وَأَجْدَرُ أَلاَّ یَعْلَمُواْ حُدُودَ مَا أَنزَلَ اللّهُ عَلَى رَسُولِهِ وَاللّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ}


(عربهای  کافرتر و منافق تر از دیگرانند و به بی خبری از احکامی که خدا بر پیامبرش نازل کرده است سزاوارترند و خدا دانا و حکیم است)


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.